اصطلاح جهانهای موازی عمومیتر است و معنای ضمنی رابطه یا عدم رابطه با جهان خود ما را در بر ندارد. جهانهایی که در آنها بسیاری از قوانین طبیعت متفاوت هستند و برای درک بهتر آن باید نظریات ضمنی این تئوری را مطالعه کرد.
اصطلاح جهانهای موازی عمومیتر است و معنای ضمنی رابطه یا عدم رابطه با جهان خود ما را در بر ندارد. جهانهایی که در آنها بسیاری از قوانین طبیعت متفاوت هستند و برای مثال در آن هیچ محدودیت نسبیتی وجود ندارد و سرعت نور را میتوان پشت سر گذاشت، را میتوان در شمار جهانهای موازی به حساب آورد ولی اینها واقعیت جایگزین نیستند.
درون اجزاء رایانه شما الکترون ها به طور مرتب ، شکل مادی خود را از دست داده و مجدداً در طرف دیگر دیوارها ظاهر می شوند. باید اذعان کرد که اگر امکان این وجود نداشت که یک الکترون در هر لحظه در دو مکان حضور داشته باشد ، تمدن های مدرن کنونی از هم پاشیده می شدند .
مولکولهای بدن ما نیز بدون این اصل عجیب از هم فرو می پاشند . دو منظومه را در نظر بگیرید که با پیروی از قانون گرانش در فضا باهم برخورد می کنند . در این برخورد به ترکیب آشفته ای از سیارات و خرده سیارکها بدل می شوند.
به طور مشابه اگر اتم ها از قوانین گرانش نیوتن تبعیت کنند در هر بار برخورد از هم پاشیده خواهند شد، چیزی که دو اتم را در یک مولکول پایدار بهم قفل می کند به این دلیل است که الکترونها میتوانند به طور همزمان در مکانهای متعددی حضور داشته باشند. به همین خاطر جهان ما از هم نمی پاشد.
اما اگر الکترون ها می توانند در حالت موازی ، بین بودن و نبودن شناور باشند ، چرا جهان نتواند اینگونه باشد ! مگر نه جهان در مرحله ای از عمر خود حتی کوچکتر از یک الکترون بوده است. هر بار که احتمال اصل کوانتوم را به جهان مطرح می کنیم ، ناچاریم موضوع جهان های موازی را بررسی کنیم.