او به همراه آلفرد وایتهد تلاش کرد سیستمی را در منطق ابداع کند که ریاضیات مبتنی بر آن باشد. نتیجه این تلاش کتابی به عنوان Principal Mathematics در سه جلد شد. اگر چه بعدها گیودل نشان داد که چنین تلاشهایی محکوم به فنا است و چنین سیستمهای منطقی کار آمد نخواهند بود.
نامه ای که راسل به همکار خود فریج فرستاده است بسیار مشهور است او این نامه را در بهار سال ???? هنگامی که فریج روی اثر خود یعنی اصول ریاضیات کار می کرد فرستاد که در آن نامه پارادکسی را مطرح کرد که بعدها به نام پارادکس راسل شناخته شد و میتوان گفت از مشهور ترین پارادکس های تاریخ ریاضیات است. پارادوکس او چنین بود: آیا مجموعه همه مجموعه هایی که عضو خودشان نمی باشند عضوی از خودش است یا نه؟!
یعنی: اگر R مجموعه ای باشد که:{عضو خودش نیست R = {X| x
حال آیا R عضوی از خودش است یا خیر؟
گر R عضوی از خودش باشد، پس واجد شرایط اعضای R است، یعنی عضو خودش نیست!
اگر R عضوی از خودش نباشد، پس واجد شرایط اعضای R نیست، یعنی عضو خودش است!!
اینجا نیز روشن نیست که در نهایت این مجموعه (یعنی R) عضو خودش هست یا خیر؟
این پارادکس منجر به تحولات بسیار زیادی در منطق و فلسفه شد. از جمله مهمترین این تحولات تغییر نگرش ریاضی دان ها نسبت به مفهوم مجموعه بود. چرا که راسل نشان داد علت مواجه شدن با این پارادکس تعریف ناسازگاری است که از مجموعه در ذهن ریاضی دانها وجود دارد.
صورتی ساده تر از این پارادکس به این صورت است که:
فرض کنید که در یک شهر آرایشگری وجود دارد که فقط و فقط سر کسانی را اصلاح میکند که خودشان سر خود را اصلاح نمیکنند، به علاوه هر کسی که خودش سر خود را اصلاح نمیکند، سرش را پیش این آرایشگر اصلاح میکند! حال به عقیدهی شما این آرایشگر سر خودش را خود اصلاح می کند یا خیر؟ پاسخ بسیار حیرت انگیز است:
اگر این آرایشگر سر خودش را خود اصلاح نکند، پس در زمرهی افرادی که سر خودشان را خود اصلاح نمیکنند قرار دارد، و در نتیجه سر خودش را اصلاح میکند!
اگر این آرایشگر سر خودش را خود اصلاح کند، پس در زمرهی افرادی که سر خودشان را اصلاح نمی کنند قرار ندارد، و در نتیجه سر خودش را اصلاح نمی کند!
و در حقیقت روشن نیست که در نهایت این آرایشگر با سر خود چه میکند! اصلاحش می کند یا خیر؟